برخی ویژگیها موجب تقویت جایگاه و ترفیع درجهی کتابی روایی به عنوان منبع استجماع قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان میشود که به اختصار به این ویژگیها میپردازیم:
**********
۱. قدمت کتاب: هر چه کتابی از قدمت بیشتری برخوردار باشد به معنی نزدیکتر بودن به عصر حضور است. بر طبق این ویژگی، منابع به سه گروه تقسیم میشوند:
الف) عصر حضور؛
ب) از عصر حضور تا قرن پنجم؛
ج) از قرن پنجم تا قرن دهم.
************
۲. شهرت کتاب: هر چه کتابی از شهرت بیشتری برخوردار باشد، نشانگر مقبولیت آن در نزد جمهور علماست. بر طبق این ویژگی، منابع منهاج فردوسیان به پنج گروه تقسیم میشوند:
الف) شهرت در میان معاصرین مؤلف یا اندکی پس از او؛
ب) در دورههای بعدی؛
ج) فراوانی آدرسدهی به کتاب؛
د) فراوانی شروح، تعلیقهها و نقدهای کتاب؛
هـ ) شهرت و جایگاه علمی شارحین و ناقدین.
**********
۳. صحت انتساب کتاب به مؤلف: هر چه انتساب کتابی به مؤلف آن روشنتر باشد، ارزش کتاب را بالاتر میبرد و برعکس، هر چه در انتساب کتابی به مؤلفش اختلاف بیشتری باشد، از ارزش آن میکاهد.
************
۴. طریق صحیح به کتاب: این که نسخهی موجود کتابی از طریق افراد شناخته شده و ثقه به مؤلف برسد، بر ارزش و جایگاه آن میافزاید.
*************
۵. جایگاه علمی مؤلف: هر چه مؤلف کتاب، از جایگاه برتری از لحاظ علمی برخوردار باشد، بر ارزش کتاب افزوده میشود. جایگاه علمی مؤلف از بررسی این ملاکها به دست میآید: استادان، شاگردان، آثار مکتوب، شهرت علمی و حوزهی حدیثی.
************
۶. تخصص مؤلف: هر چه کتاب، در ارتباط بیشتری با رشتهی تخصصی مؤلف باشد، یعنی رشتهای که مؤلف در آن شهرت دارد، ارزش و اعتبار بیشتری خواهد داشت.
************
۷. میزان اهتمام مؤلف به کتاب: روشن است که تمام کتابهای یک مؤلف به یک اندازه از اعتبار و رفعت درجه برخوردار نیستند. از عواملی که این تفاوت را موجب میشود به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
الف) تألیف کتاب در سنین پختگی مؤلف؛
ب) مستند بودن مطالب؛
ج) دقت مؤلف در نقل مطالب معتبر و حذف مطالب نامعتبر؛
د) بر عهده گرفتن صحت مطالب ـ ولو اجمالاً ـ توسط مؤلف.
**********
۸. قوّت متن و نسخه: قوی بودن متن و نسخه، یکی دیگر از ملاکهای ارزشگذاری متون حدیثی برای استفاده در منابع استجماع منهاج فردوسیان است. این ملاک با توجه به این عوامل استحصال میگردد:
الف) شهرت و جایگاه علمی ناسخان؛
ب) شهرت و تواتر نسخه؛
ج) کم بودن اختلاف متن با متون مشابه؛
د) فراوانی مؤیّدات متنی از سایر منابع (یعنی حدیث شاذ و نادر نباشد)
هـ) کم بودن تصحیفات و تحریفات.