سؤال: آیا عبادت حق تعالی، موضوعیت دارد یا طریقیت؟ /
طرح سؤال: این پرسش اساسی، همیشه در اعماق ذهن جویندگان کمال و سعادت هست که چه چیزی، هدف اصلی از عبادت و پیمودن راه کمال بوده و چه چیزهایی، فرعی میباشد. یعنی هدف اصلی از تکامل (سیر و سلوک) چیست؟ و در مقابل، چه چیزهایی، به عنوان وسیله و طریقه، مورد توجه قرار میگیرد و هدف فرعی محسوب میشود؟ به بیان دیگر، چه چیزی را هدف اصلی از پیگیری برنامهی تربیتی و سیر تکاملی خود قرار دهیم و چه چیزهایی را به حاشیه برانیم و به عنوان وسیله و راه رسیدن به آن هدف اصلی، بشناسیم؟
جواب: نخست باید به تعریف دو کلمهی «موضوعیت» و «طریقیت» بپردازیم. «موضوعیت» به معنی مقصود اصلی بودن است. «طریقیت» به معنی راه رسیدن به مقصود اصلی است. مثلاً در جملهی «از تهران با قطار به مشهد رفتم»، رسیدن به «مشهد»، موضوعیت دارد، ولی «قطار» طریقیت دارد. یعنی هدف اصلی از سفر، رسیدن به «مشهد» است ولی چنان اتفاق افتاد که با «قطار» بروم، پس اگر با «اتوبوس» یا «هواپیما» هم همین نتیجه حاصل میشد، فرقی نداشت و باز هم به هدف اصلی که رسیدن به «مشهد» است، میرسیدم.
گاهی موضوع و هدف، «رسیدن به جایی» است، مانند مثال فوق که در آن، رسیدن به مشهد، موضوعیت دارد، با هر وسیلهای که باشد، از هر مسیری که باشد.
گاهی «خارج شدن از جایی» هدف است و موضوعیت دارد، مثل «فرار از زندان» با هر وسیلهای که باشد، از هر مسیری که باشد. در اینجا، مهم نیست که زندانی، به خانهاش برود یا به شهر دیگر، فقط مهم است که از زندان، فرار کند.
گاهی «خارج شدن از جای مشخص و رسیدن به جای مشخص دیگر» موضوعیت دارد؛ مثل دوندگان مسابقات که باید از نقطهی شروع، حرکت کرده و در نقطهی پایان، دویدنشان را تمام کنند. در این مثال، اگر کسی از غیر نقطهی شروع، وارد مسابقه شود، قبول نیست و اگر از نقطهی شروع، حرکت کند ولی در غیر نقطهی پایان، به دویدنش خاتمه بدهد، باز هم قبول نیست.
اکنون با توجه به این تعریف، میگوییم: تمام مفاهیم عالیهی دینی، مانند توحید، نبوت، امامت، ولایت، معاد، غدیر، عاشورا، مهدویت، انتظار و همه و همه، فقط و فقط، برای رها شدن ما از عذابها و رنجهای بیپایان اخروی، و همچنین رسیدن ما به لذتهای بیپایان اخروی در درجات عالیهی بهشت است.
پس در یک کلام، خدا، پیامبر، امام، وحی، فرشتگان و هر آنچه در عالم هستی است، مقدمهی رهیدن انسانها از ناراحتی و ناخوشی ابدی در جهنم سوزان و رسیدن انسانها به راحتی و خوشی ابدی در بهشت برین است. با این حساب، همهچیز، طریقیت دارد برای کامجویی ما، و آنچه موضوع اصلی است و موضعیت تامّه دارد، «رها شدن از ناکامی» و «رسیدن به کامروایی و لذتهای عالیه» است.
البته بهترین راه برای رهیدن از بدترین عذابهای عالم هستی و جهان آفرینش و رسیدن به برترین لذتهای عالم هستی و جهان آفرینش، اصلاح دیدگاهها بر طبق قواعد نظری و اصلاح اعمال بر طبق قوانین عملی منهاج فردوسیان است.